زغال سکه ای عمده دارای چگالی و اندازه یکنواختی هستند که امکان کنترل دمای ثابت را فراهم می کند، کلوخه مزایا و معایب خود را دارد، اما نکته اصلی این است که چوب کلوخه فوگو داغ تر می سوخت، سریعتر آماده پختن می شود و نسبت به هر چوب کلوخه دیگری که آزمایش کرده ایم، طعم غنی تر و قوی تری به غذا اضافه می کند.

مانند تمام چوب‌های کلوخه، اندازه و شکل آن می‌تواند نورپردازی و چیدمان زغال‌ها را دشوار کند و می‌تواند منجر به زمان‌های پخت کمتر قابل پیش‌بینی شود. در واقع، برند فوگو دارای برخی از بزرگترین تکه‌های چوبی بود که ما از کل چوب‌های تکه‌ای که آزمایش کردیم، یک تکه تقریباً نیمی از دودکش را پر می‌کرد.

دو نوع اصلی زغال چوب وجود دارد بریکت های زغالی و زغال چوب. بریکت های زغال سنگ اغلب با مایع سبک تری تزریق می شوند و در نتیجه راحت تر می سوزند و می توانند برای مدت طولانی تری بسوزند. با این حال، نکات منفی نیز وجود دارد، یعنی بوی شیمیایی و تولید خاکستر قابل توجه.

زغال

از طرف دیگر، زغال چوبی تمیزتر است و می تواند با حداقل خاکستر داغ بسوزد، اما همچنین گران است و سریعتر می سوزد. با این حال، از نظر کمیت، شما به 3 پوند زغال سنگ کلوخه نیاز دارید تا میزان سوختگی برابر با 2 پوند بریکت زغال چوب داشته باشید.

تولید زغال چوب در مناطقی که چوب فراوانی وجود دارد، به دوره بسیار دور برمی گردد و عموماً شامل شمع های چوبی در انتهای آن ها به گونه ای است که یک توده مخروطی شکل می گیرد، و منافذی در پایین برای پذیرش باقی می ماند.

هوا، با یک محور مرکزی که به عنوان دودکش عمل می کند. کل شمع با چمن یا خاک رس مرطوب پوشیده شده است. شلیک از انتهای دودکش شروع می شود و به تدریج به سمت بیرون و بالا گسترش می یابد.

موفقیت عملیات به سرعت احتراق بستگی دارد. در شرایط متوسط، 100 قسمت چوب حدود 60 قسمت حجمی یا 25 قسمت وزنی زغال چوب تولید می کند. تولید در مقیاس کوچک در محل اغلب فقط حدود 50 درصد بازده دارد، مقیاس بزرگ حتی تا قرن هفدهم تا حدود 90 درصد کارآمد بود.

این عملیات آنقدر ظریف است که عموماً به زغال‌سوزهای حرفه‌ای سپرده شد. اینها اغلب در گروه‌های انفرادی در جنگل کار می‌کردند و شهرت اجتماعی نسبتاً بدی داشتند، به‌ویژه آنهایی که در سفر بودند، اغلب یک گونی (به قیمت حدود یک روز دستمزد) را با زباله‌های زیادی که به کشاورزان و مردم شهر مخلوط می‌شد می‌فروختند.

تولید انبوه زغال چوب (در اوج خود با استخدام صدها هزار نفر، عمدتاً در جنگل های آلپ و مجاور) یکی از دلایل اصلی تخریب جنگل ها، به ویژه در اروپای مرکزی بود.

در انگلستان، بسیاری از چوب‌ها به‌عنوان شاخه‌ای اداره می‌شدند که به‌صورت دوره‌ای بریده می‌شدند و دوباره رشد می‌کردند، به طوری که ذغال چوب (در اصل) برای همیشه در دسترس باشد.

شکایات (در اوایل استوارت انگلستان) در مورد کمبود ممکن است به نتایج بهره برداری بیش از حد موقت یا عدم امکان افزایش تولید مربوط باشد. کمبود فزاینده چوبی که به راحتی برداشت می‌شود، عامل اصلی تغییر به سمت سوخت‌های فسیلی، عمدتاً زغال‌سنگ و زغال‌سنگ قهوه‌ای برای مصارف صنعتی بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *